جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دست تنگ: (تعداد کل: 2)
دست تنگ
[دَ تَ] (ص مرکب) تنگدست مفلس و محتاج (آنندراج) کسی که مدار معاش او به خرج یومیه وفا نکند (از لغت محلی شوشتر، نسخهء خطی) که وسعی ندارد معسر مستمند نیازمند تهیدست گدا مفلس محتاج فقیر (ناظم الاطباء) مقابل فراخ دست : این پارسی هم دست تنگ بود و وسعی...
دست تنگ
[دَ تِ تَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کنایه از بی وسعی نیاز افلاس اعسار تنگدستی : به گوش آمدش در شب تیره رنگ که شخصی همی نالد از دست تنگسعدی.